ادبیات عربی

بحث در مورد زبان و ادبیات عربی

ادبیات عربی

بحث در مورد زبان و ادبیات عربی

برای دستیابی به زبان قرآن و بیانات اهل بیت علیهم السلام نیاز به فهم دقیق زبان عربی داریم لذا در این پست ها از این مورد بحث خواهد شد
آخرین مطالب

۲۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

المعرب و المبنی

من المسائل المرفوضة والمسلمة هی مسألة تحقیق الأصل فی کل مسألة، أی نراهم یقولون الأصل فی المبنی هو الحرف والأصل فی المعرب هو الإسم والأصل فی المرفوعات المبتدأ والخبر(على رأی ابن مالک) والأصل فی المنصوبات المفاعیل وغیر هذه الموارد مما لا یحصى و لا یخلو مسألة إلا وفیه اصل. هذه الأصول یؤثر فی المسائل وفی تحلیل المسائل. فإن قلنا الأصل فی المنصوبات المفاعیل، فلنصب سائر المنصوبات نحتاج إلى شبه بینها و بین واحد من المفاعیل، وفی المرفوعات إن قلنا الأصل هو المبتدأ والخبر فلرفع سائر المرفوعات نحتاج إلى الشبه. و فی هذه المسألة أیضا إن قلنا الأصل فی البناء هو الحرف فنحتاج لبناء غیره لبیان وجه شبه بینهما.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۰۴
محمد مهدی شم آبادی

پیشنهاد های خود را با ما در میان بگذارید

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۲۹
محمد مهدی شم آبادی

حجیت کلام معصومین بعد از امام سجاد علیهم السلام

کلامی بین علماء ادب مسلم است که برای اثبات قواعد ادبیات عرب فقط تا زمان امام سجاد علیه السلام می توان استدلال کرد وبیش از آن حجیت ندارد زیرا عرب با مردم مناطق دیگر ارتباط برقرار کرد وآن خلوص زبان عربی از بین رفت.

چیزی که برای ما مسلم است، ما امامان را معصوم می دانیم وحتی از این که بخواهند در کلام اشتباه کنند. و با این کلام أدباء نمی توان به کلمات أئمه بعد از امام سجاد استدلال کرد.

لذا اگر مراد ادباء این است که بعد از زمان امام سجاد علیه السلام اشتباه در کلمات پیدا شد. باید گفت این مطلب در مورد معصومین صادق نیست لذا ادبیات از این جهت ناقص است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۴۴
محمد مهدی شم آبادی

کتاب مغنی اللبیب:

ظاهر بحث های مصنف در این کتاب نشان می دهد که مصنف در این کتاب به دنبال معانی حقیقی کلمه نیست بلکه فقط معانی که آن کلمه در آن استعمال شده را بیان می کند. لذا نمی توان به مغنی نسبت داد که مثلا در حرف (علی) قائل شده است نه معنی حقیقی دارد، بلکه مراد او این است که کلمه در این معانی استعمال شده است
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۴۲
محمد مهدی شم آبادی

علم اصول النحو

اگر با نظر دقیق به صرف و نحو نگاه کنیم خیلی شبیه به فقه است. لذا همانطور که در فقه یک اصول کلی وجود دارد که آن ها را در یک علم جداگانه به نام اصول فقه تدوین کرده اند وبرای فهم فقه اول باید آن اصول را فهمید، در صرف و نحو نیز به همین نحو است. یعنی علمی تدوین شده به نام «اصول نحو» که باید برای فهم بهتر، اول آن علم فراگرفته شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۴۱
محمد مهدی شم آبادی

شیخ رضی (اعلی الله مقامه)

شاید برای برخی مشکل باشد که چطور شیخ رضی در ادبیات به عنوان نجم الائمه مطرح شده. حتی این مطلب به قدری مهم است که همه ادباء اقرار به این مطلب دارند.

برای فهم شان شیخ رضی باید بفهمیم در بحث های علمی کدام قسمت مهم تر است.

ادبیات عرب دو شاخص مهم دارد: 1- اول استعمال شده وبعد از آن به دنبال قواعد رفته اند. 2- قرآن که معجزه الهی است به این زبان وارد شده.

وقتی به ادبیات مراجعه می کنیم می فهمیم برخی از استعمالات عرب به صورت قاعده در آمده ومتعارف شناخته شده ولی برای برخی از استعمالات دیگر قاعده ای پیدا نشده. دسته اول که قاعده مند است هر کسی وارد بحث شده و نظرات مختلفی داده است. ولی مهم ناحیه دوم است که ایا بگوئیم صرفا یک استعمال است و هیچ توجیه عقلائی ندارد؟؟؟ پس چرا قرآن به این زبان نازل شده؟؟؟ لذا اگر کسی بتواند این موارد خلاف قاعده واصطلاحا شاذ را توجیه کند، مهم است. کسی که با دو کتاب شرح شافیه و شرح کافیه شیخ رضی (اعلی الله مقامه) ارتباط برقرار کرده باشد می فهمد که شیخ کلمات شاذ را اولا مطرح می کند وثانیا به گونه ای توجیه می کند که کاملا آن استعمال خلاف قاعده، عقلائی می شود. بعدها در این مورد بیشتر بحث خواهد شد...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۴۱
محمد مهدی شم آبادی

جایگاه مباحث الفظ در علم اصول:

بالوضوح اگر کسی با بحث های اصولیین آشنایی مختصری داشته باشد می فهمد که مباحث الفاظ جایگاه خاصی برای خود در بین مباحث اصول فقه دارند.

یک نکته بسیار واضح است که خیلی از علوم برای فقه نیاز است تا بتوان در فقه به نتیجه رسید. حال سوال این است که چرا در بین همه این قواعد و علوم، اصولیین بحث های ادبی را در اصول داخل کرده اند و مشغول بحث شده اند. مثلا در مورد معانی حرفی بحث می کنند، در مورد موضوع له صیغه ها بحث می کنند و...

در حالی که اگر با نظر دقیق نگاه کنیم باید این مباحث در ادبیات صورت بگیرد، و در فقه فقط استفاده شود. لذا سوال این است که چه چیزی باعث شده برخی از مباحث ادبی در اصول مطرح شود؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۳۹
محمد مهدی شم آبادی

تشخیص بحث در هر یک از علوم ادبی:

اشتقاق (کلمه سازی): 1- تناسب الفاظ با معانی 2- تناسب الفاظ مشتق با اصل مشتق منه.

لغة: (کلمه شناسی شخصی): 1- تشخیص معانی 2- تشخیص الفاظ کلمات 3- تشخیص الفاظ مرتبط (به نحو تلائم یا تنافر)

صرف: (کلمه شناسی نوعی): 1-تشخیص معانی نوعی 2-تشخیص الفاظ نوعی 3- تشخیص ارتباط های نوعی 4-تشخیص تغییرات نوعی

نحو: (کلام شناسی): 1-تشخیص معانی نوعی 2- تشخیص هیئات نوعی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۳۸
محمد مهدی شم آبادی

وضع ثانوی در کلام شیخ رضی

مقدمه: واضح است که کلمات موجود در زبان عربی به از یک جهت به دو دسته تقسیم می شوند: 1-کلماتی که طبق قاعده و قیاس آمده اند 2-کلماتی که خلاف قاعده آمده اند که اصطلاحا به آنها شاذ گفته می شود.

کلماتی که طبق قیاس آمده اند مشکلی ندارند و برای بعدها نیز طبق همان قیاس با آنها برخورد خواهد شد. ولی سوال در مورد کلمات خلاف قاعده وشاذ است که آیا این کلمات تا ابد باید به همین نحو خلاف قاعده بمانند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۳۷
محمد مهدی شم آبادی

شاذ از قیاس؟ یا استعمال مجازی؟

فائده نفیس:

در زبان عربی دو نوع الفاظ را داریم: 1- مطابق با قیاس اند 2- خلاف قیاس اند.

اگر این خلاف قیاس در اشتقاق یک کلمه اتفاق بیافتد، به آن لفظ مشتق، شاذ گفته می شود. در واقع این می شود که ارتباط آن دو هیئت (مشتق منه ومشتق) ارتباطی خارج از ضابطه وقانون است. یعنی بحث روی این است که این دو هیئت با هم ارتباط پیدا کرده اند ولی نمی توان برای این ارتباط قاعده داد. مثلا شیخ رضی (رحمه الله) می فرماید: (قالوا فى بنون: أبینون، و القیاس بنیّون).

حال بحث مهم این است که آیا در این موارد، بگویئم دو هیئت (مشتق منه و مشتق) باهم در ناحیه وضع ارتباط برقرار کرده اند ویا این که راه دیگری هم دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۳۶
محمد مهدی شم آبادی