ادبیات عربی

بحث در مورد زبان و ادبیات عربی

ادبیات عربی

بحث در مورد زبان و ادبیات عربی

برای دستیابی به زبان قرآن و بیانات اهل بیت علیهم السلام نیاز به فهم دقیق زبان عربی داریم لذا در این پست ها از این مورد بحث خواهد شد
آخرین مطالب

نیاز ادبی

دوشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۳۰ ق.ظ
شاید یکی از شبهات مهم برای کسانی که مشغول به کار تخصصی در مورد ادبیات عربی می شوند این باشد که این مطالب در کجا می تواند مورد استفاده قرار گیرد؟
در جواب این پرسش باید چند جهت را مورد ملاحظه قرار داد:
جهت اول: منابع اصیل و اصلی دین مبین اسلام و مطالب تاریخی بسیاری به زبان عربی است که قطعا بسیاری از آنها پیچیدگی خاصی دارد (این مطلب در مورد آیات و روایات ملموس است ولی در مورد منابع دیگر چون عملا مراجعات به منابع تاریخی دسته اول کم شده است برای برخی مورد تردید است)  این مطلب را نیز باید مد نظر قرار داد که قرآن و منابع اسلامی در روزگاری روی کار آمد که توجه به زبان و جهات مختلف آن بسیار مورد توجه نخبگان آن زمان قرار گرفته بود تا جایی که بهترین شعرها را از کعبه آویزان می کردند. لذا فهم هر چه دقیق تر ادبیات عرب می تواند گره هایی را بگشاید که بدون آن امکان بازگشایی آن وجود ندارد.
از طرفی وقتی به بحث های فقها، اصولیون، متکلمین، مفسرین، محدثین و سایر دین شناسان مراجعه می کنیم، ملاحظه می کنیم در بسیاری از موارد از مطالب ادبی استفاده کرده اند و به یک نتیجه رسیده اند و یا در مواردی مطالب دقیق و ظریف ادبی مورد بحث قرار می گیرد که حتی ادبا هم آن مقدار دقت نکرده اند تا جایی که برخی از اصولیون قائل می شوند ما چون جنبه های دقیقی را بررسی می کنیم در ادبیات مجتهد هستیم بلکه از ادبا بالاتر هستیم!!!
جهت دوم: ادبیاتی جهات مختلفی پیدا کرده است و شقوق بسیاری در آن ایجاد شده است و کتاب های گوناگون به صورت مستقل و شروح و تعلیقات نوشته شده است و به حجم بسیار زیادی هم رسیده است، در مقام عمل وقتی می خواهیم از آن بهره بگیریم با یک نوع عقیم بودن مواجه می شویم و عملا ملاحظه می کنیم خیلی از مباحث نمی تواند به ما کمکی کند.
حال سوال این است که وجه جمع بین این دو جهت چیست؟!
آیا جواب این است که منکر تاثیر ادبیات در فهم مباحث شویم؟ کما این که بسیاری از اصولیون و یا غالب قریب به اتفاق این مطلب را بیان می کنند؟
به نظر می رسد جواب درست به این سوال این باشد که ما به صورت دقیق هر چند مختصر ماهیت بحث های ادبی صورت گرفته و بحث های ادبی مورد نیاز را مورد بررسی قرار دهیم.
دقت در کتب ادبی به ما نشان می دهد که ادبا چنان غرق در مباحث لفظی شده اند که گویا اگر از جهت مباحث لفظی کار را تمام کنند به نتیجه نهایی رسیده اند. به این معنی که در مباحث صرف و نحو هیچ گاه مباحث معنوی چنان که باید مورد بررسی قرار نمی گیرد و با تمام شدن مباحث لفظی، آن بحث تمام شده تلقی می شود مثلا در بحث جمع مکسر فقط به ذکر وزن ها و استخراج وزن های غالبی اکتفاء می شود و یا در بحث از افعال ناقصه فقط بحث می شود که کجا در دو مفعول عمل می کند، کجا تعلیق می شود، کجا القاء می شود و غیره ولی هیچ گاه در مباحث صرف ما نمی بینیم که بحث شود فرق جمع سالم با جمع مکسر چیست؟ و آیا فرق معنایی بین این دو وجود دارد؟ و یا فرق این که یک فعل ناقص در دو مفعول خود عمل کند و یا تعلیق و یا الغاء شود چیست؟ ایا صرفا از جهت لفظ تفاوت حاصل می شود یا این که بار معنایی خاصی پیدا می کند؟ این بحث ها را شما در هیچ جای این علوم پیدا نمی کنید.
و اما بلاغت که از دو علم معانی و بیان تشکیل شده است هر چند گاهی اوقات به صورت جسته گریخته مباحث معنایی در آن مطرح شده است مثل این که فرق بین برخی از ادات شرط را به تناسب بحث کرده اند و یا برخی ویژگی های خبر را بیان کرده اند و غیر از این موارد ولی باید گفت این از وظایف این علم نیست و اتفاقا بحث از این موارد باعث خروج این علم از مباحث خود می شود.
لذا اشکالی که در جمع بین ادبیات موجود و نیاز به ادبیات وجود دارد این است که ادبیات موجود از ابتدای تشکیل، همت خود را به مباحث لفظی اختصاص داده است در حالی که ادبیات مورد نیاز ما ادبیاتی است که به بحث های معنایی پرداخته باشد و در فهم و درک جملات و کلمات مختلف به کمک ما بیاید.
این مساله جوانب مختلفی دارد که اگر توفیقی باشد توضیحاتی در مورد این مساله بعدا خدمت دوستان ارائه خواهد شد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی