ادبیات عربی

بحث در مورد زبان و ادبیات عربی

ادبیات عربی

بحث در مورد زبان و ادبیات عربی

برای دستیابی به زبان قرآن و بیانات اهل بیت علیهم السلام نیاز به فهم دقیق زبان عربی داریم لذا در این پست ها از این مورد بحث خواهد شد
آخرین مطالب

۸ مطلب با موضوع «شخصت های ادبی» ثبت شده است

شیخ رضی (اعلی الله مقامه)

شاید برای برخی مشکل باشد که چطور شیخ رضی در ادبیات به عنوان نجم الائمه مطرح شده. حتی این مطلب به قدری مهم است که همه ادباء اقرار به این مطلب دارند.

برای فهم شان شیخ رضی باید بفهمیم در بحث های علمی کدام قسمت مهم تر است.

ادبیات عرب دو شاخص مهم دارد: 1- اول استعمال شده وبعد از آن به دنبال قواعد رفته اند. 2- قرآن که معجزه الهی است به این زبان وارد شده.

وقتی به ادبیات مراجعه می کنیم می فهمیم برخی از استعمالات عرب به صورت قاعده در آمده ومتعارف شناخته شده ولی برای برخی از استعمالات دیگر قاعده ای پیدا نشده. دسته اول که قاعده مند است هر کسی وارد بحث شده و نظرات مختلفی داده است. ولی مهم ناحیه دوم است که ایا بگوئیم صرفا یک استعمال است و هیچ توجیه عقلائی ندارد؟؟؟ پس چرا قرآن به این زبان نازل شده؟؟؟ لذا اگر کسی بتواند این موارد خلاف قاعده واصطلاحا شاذ را توجیه کند، مهم است. کسی که با دو کتاب شرح شافیه و شرح کافیه شیخ رضی (اعلی الله مقامه) ارتباط برقرار کرده باشد می فهمد که شیخ کلمات شاذ را اولا مطرح می کند وثانیا به گونه ای توجیه می کند که کاملا آن استعمال خلاف قاعده، عقلائی می شود. بعدها در این مورد بیشتر بحث خواهد شد...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۴۱
محمد مهدی شم آبادی

کلام أدباء در اصول وفقه:

گاهی می بینیم قولی که از جانب ادباء در گذشته مطرح شده، بعدها اصولیین به آن می رسند. مثل قول آخوند صاحب کفایه در مورد معانی حروف که آن را شیخ رضی در قرن هفتم بیان کرده است (که بعدا به این مطلب خواهیم پرداخت).

وگاهی می بینیم یک بحث بین ادباء از گذشته وجود داشته ولی بعد از چندین سال یا حتی قرن در اصول مطرح شده است. که نمونه ای از آن را می آوریم:

بحث مشتق در کلمات شیخ رضی:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۳۰
محمد مهدی شم آبادی

اشکال سکاکی به قول مشهور

واما این اشکال از جانب سکاکی که اگر مجاز را بنا بر نظر مشهور معنی کنیم، تناسبی که مورد نظر بود وبه جهت آن مجاز را به کار بردیم، از بین خواهد رفت. زیرا ما لفظی را که معنی دیگری دارد را برای معین دیگری استفاده می کنیم و می خواهیم یک معنی را تزریق کنیم، در حالی که اگر قول مشهور را بگیریم این تزریق معنی صورت نمی گیرد چون فرض این است که لفظ در غیر موضوع له خود استعمال شده است یعنی معنی حقیقی خود را اصلا نمی رساند. پس در (زید اسد) مبالغه ای هم وجود نخواهد داشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۲۸
محمد مهدی شم آبادی

استدلال به أحادیث نبوی در ادبیات

اکثر غریب به اتفاق ادباء قائل هستند که احتجاج به احادیث پیامبر صل الله علیه و آله صحیح است.

از جمله این ادباء: الصفّار، و السیرافی، و الشریف الغرناطی، و الشریف الصقلی (در شروحی که بر الکتاب سیبویه نوشته اند)، و ابن عصفور، و ابن الحاج، و ابن الخبّاز، و الدمامینی، و ابن خلدون و ابن مالک، و الرضی، و ابن هشام، و الجوهری، و صاحب البدیع، و الحریری، و ابن سیده، و ابن فارس، و ابن خروف، و ابن جنی، و أبو محمد عبد اللّه بن بری، و السّهیلیّ، و الزمخشری، و عز الدین الزنجانی، و ناظر الجیش، و أبو علی الشلوبینی، و ابن الشجری، و ابن یعیش، و علم الدین السخاوی، و الأشمونی، و الکافیجی، و ابن عقیل، و الشیخ الأزهری. و غیر این ادباء.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۲۶
محمد مهدی شم آبادی

مباحث تصریفی از نگاه دیگر

استاد پاکتچی:

نگاهی به باب تفعیل و باب افعال: به طور کلی در زبان های سامی و از جمله در عربی باب افعال بابی بسیار قدیمی است. اما باب تفعیل از نظر زبان شناسی بابی جدیدتر است. وقتی صرف میر و تصریف و کلا صرف عربی می خوانیم، هیچ فرقی بین أفعل یفعل، یا فعّل یفعّل، قائل نمی شویم اما از نگاه تاریخی به این باب ها، باب إفعال جزء باب های بسیار قدیمی است که حتی در زبان های باستانی سامی مثل آشوری و غیره نیز می توانید آن را بیابید اما باب تفعیل در آن زبان ها نیست. باب تفعیل حتی در عبری نیست ویکی از باب های جدید التأسیس زبان عربی است. (نقد متن استاد پاکتچی: 317-318). در ادامه این بحث ایشان ثمرات جالبی را بر این بحث مترتب می کنند.

بحث ها و کتب استاد پاکتچی بسیار جذاب است و دید تازه ای در هر بحث به انسان می دهد که به محققین در ادبیات و هر رشته دیگر توصیه می کنم کتاب های ایشان را ببینند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۴۷
محمد مهدی شم آبادی

اولین کتاب نحوی باقی مانده در تاریخ نحو

به اجماع همه علماء علم نحو از جانب امیر المومنین علیه السلام نشأت گرفته وایشان قواعد اساسی این علم را به ابو الأسود یاد دادند (اختلافات در این بحث اساس ندارد). و بعد ابو الاسود مشغول تفریع قواعد شد. یعنی از همان صدر اسلام علم ادبیات مورد بررسی قرار گرفته است. ولی از جهت کتابت واین که نوشته ای در این زمینه از آن زمان ها باشد، چیزی از ابو الاسود به عنوان مکتوب در دست ما نیست ولی ابن الندیم نقل کرده که چند صفحه از نحو را که نوشته ابو الاسود بوده است دیده. ولکن قدیمی ترین نوشته ای که در مورد علم نحو به دست ما رسیده است کتب خلیل بن احمد فراهیدی است که در سال (100- 175) زندگی می کرده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۴۴
محمد مهدی شم آبادی
کتبی که الان در حوزه های ما خوانده می شود مربوط به قرن های پیش است ولی در کنار این طلبه باید به نوشته های جدید نیز توجه داشته باشد لذا در این جا یکی از نوشته های جدید را معرفی می کنیم

هل مات النحو فأحیاه إبراهیم مصطفى؟


عیب کثیر من الباحثین العصریین أنهم لم ینظروا إلى النحو العربی نظرة شاملة منصفة، فقد استوقفتهم بعض الفلسفات التی تسربت إلیه من قلة من النحویین فوقفوا عندها وجعلوا النحو کله مصبوغا بلونها، ومن ثم حکموا على الدراسات النحویة کلها بالتعقید والجمود بل والموت کما فعل إبراهیم مصطفى فی کتابه إحیاء النحو.. فعنوان الکتاب یدل على النحو قد مات وجاء الأستاذ إبراهیم مصطفى لیحییه بکتابه هذا، فلننظر فیما قدمه فی هذا الکتاب من دعوة إلى إلغاء نظریة العامل وإحلال نظریته التی ارتآهامحلها..
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۴۴
محمد مهدی شم آبادی
ضعف مغنی اللبیب

یکی از ضعف های هر علم این است که محقق در آن زمینه از پیشرفت های جدید آن علم در طول تاریخ آن علم آگاهی نداشته باشد. و یا محقق از نواحی دیگری که در آن زمینه تحقیق می کنند ویا افرادی که در آن علم برجسته هستند نشناسد. این عوامل برخی اوقات باعث موازی کاری می شود و گاهی موجب ابتر شدن علم می شود.

یکی از نقص های کتب ابن هشام انصاری و از جمله مغنی اللبیب این است که از نوشته های شیخ رضی أعلی الله مقامه مطلع نبوده در حالی که شیخ رضی متوفای 686 است و ابن هشام متوفای 761. لذا نظرات شیخ رضی که بسیار بدیع و جدید است در مغنی اصلا مطرح نشده در حالی که کسی مثل سیوطی کلام شیخ را فصل الخطاب می داند. یکی از علت های این مطلب می تواند این باشد که ابن هشام در مصر بوده ولی کتب شیخ رضی در نجف بوده و چون در آن زمان نسخه ها به صورت خطی بوده است لذا هنوز به مصر منتقل نشده بود. این در حالی است که ابن هشام حتی کلمات برخی از معاصرین خود را که چندان قوتی در ادبیات ندارند گاهی در کتاب مغنی اللبیب می آورد.

لذا محقق در هر زمینه ای باید دقت کند که از نظرات جدید در نواحی مختلف بی خبر نماند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۴۳
محمد مهدی شم آبادی