ادبیات عربی

بحث در مورد زبان و ادبیات عربی

ادبیات عربی

بحث در مورد زبان و ادبیات عربی

برای دستیابی به زبان قرآن و بیانات اهل بیت علیهم السلام نیاز به فهم دقیق زبان عربی داریم لذا در این پست ها از این مورد بحث خواهد شد
آخرین مطالب

مجاز در لفظ

يكشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۲۷ ب.ظ

توضیح مجاز در لفظ و مجاز در معنی

بالاتفاق در مجاز لفظ به نحوی که معهود نیست استعمال شده است. حال برای تشخیص این که در این موارد کلام به چه نحوی بیان شده است، ملاک فهم عرف است. یعنی اگر متکلم لفظی را به صورت غیر معهود به کار ببرد، باید در نظر داشته باشد که عرف از آن چه چیزی می فهمد. حال اگر عرف در موردی که متکلم سخن می گوید پیش فرضی در مورد لفظ داشته باشد، ولی متکلم لفظ دیگری را استفاده کند، لفظ اصلی در ذهن  مخاطب خطور می کند و مخاطب احساس می کند که همان معنی مراد است ولی متکلم لفظ دیگری را استفاده کرد. مثلا وقتی متکلم جمله شرطیه می گوید (إن جائک زید) مخاطب منتظر است که متکم در ادامه بگوید (فأکرمه) ولی متکلم می گوید (وأکرمه). ویا مثال مغنی در بحث (علی) که می گوید (رضیتْ علیّ) به معنی (رضیت عنّی) است. یعنی در این جا متکلم بعد از لفظ (رضی) منتظر بود که حرف (عن) آورده شود ولی (علی) آورده شده است.

ولی اگر هیچ پیش فرض ذهنی نداشته باشد و متکلم لفظی را به کار ببرد -و مخاطب بین الفاظ با حفظ معنی حقیقی آنها تناسب نبیند-، در این جا احساس می کند که معنایی غیر از معنی موضوع له لفظ اراده شده است. وبه دنبال معنایی متناسب با معنای موضوع له لفظ می گردد. لذا اگر در این جا معنی مراد متکلم هیچ ارتباط عرفی با معنی موضوع له نداشته باشد، این استعمال غلط شمرده خواهد شد. واگر ارتباط عرفی داشته باشد، این استعمال صحیح خواهد بود. و در این مورد لفظ دیگری نداریم تا آن تصور شود بلکه مخاطب یک معنی متناسب عرفی از کلام می فهمد.

به عبارة اخری در مجاز در معنی، کل معنی با توجه به لفظ موجود تفسیر می شود، لا غیر. یعنی در (زید أسد)، معنی محمول فقط با توجه به معنای عرفی که از أسد استفاده می شود، تفسیر میشود. ولی در مجاز در لفظ، اصل معنی با توجه به لفظی که حقیقتا باید استعمال می شد، معنی می شود. زیرا فرض این است که لفظ موجود مجازا به جای لفظ غیر موجود استعمال شده است. ولی از طرفی چون متکلم کلام را از حالت عادی خارج کرده (یعنی آن لفظی که باید استعمال می کرد را استفاده نکرده است)، لذا باید تغییری در معنی نیز ایجاد شده باشد. لذا اصل معنی توسط لفظ غیر موجود درست می شود، واین لفظ موجود صرفا موجب ایجاد قیودی می شود، که با فهم عرفی تناسب داشته باشد. لذا در (رضیتْ علیّ) معنی مجاوزت که معنی لفظ (عن) هست فهمیده می شود ولی به این معنی مجاوزت، قید استعلاء اضافه می شود؛ چون علی استعمال شده است.

این مسأله تا به حال مطرح نشده. لذا اگر کسی از دوستان نقدی داره خواهش می کنم بیان کنه تا این مطلب رو محکم کنیم.

این مطلب اگر پذیرفته بشه در معنی کردن آیات و روایات خیلی تأثیر گذار خواهد بود. و جوانب دقیقی دارد که مجال ذکر آن نیست. فتدبر جیدا!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۰۱
محمد مهدی شم آبادی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی